ای روزگار

دخترکوچولو

من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم

ای روزگار

دردی گنگ،بغضی تلخ 

پیچیده در تمام سرم...

و من در سکوتی غریبانه 

روزها را به شب 

و شبها را به روز گره میزنم 

شاید به رحم اید این فلک ...!

 



[ جمعه 10 خرداد 1392برچسب:ای روزگار, ] [ 7:33 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]